به طواف کعبه رفتم
 

1 . گنجور » عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵
‎به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی. سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟ که https://ganjoor.net/eraghi/divane/ghazale/sh295/شنیده‌ام ز گلها همه بوی بی‌وفایی. به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟ که کشند
عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟ به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند. که برون در چه
کردی؟ که درون خانه آیی؟ به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم. چو به صومعه رسیدم همه زاهد
ریایی.
 

2 . به طـــــواف کعبه رفتم … – حج نوشت
‎به طـــــواف کعبه رفتم … ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جـدایی. چــه کنم که هست اینها hajnevesht.blogsky.com/1387/07/25/post-1/گل باغ آشنــــایــی. همه‌شب نهاده‌ام سر، چو سگان بر آستانت. کــــه رقـیـب در نیـایـد به
بهانــهء گدایـــــــــی. مـــژه‌ها و چـــشم یارم به نظر چـــنـان نماید. که میـان سنبلستـان چرد
آهـــوی ختــایـــی. در گلستان چشمم زچه رو همیشه باز است. به امیـــد آنکه شاید تو به
چــشم …
 

3 . فخرالدین عراقی (غزلیات)/ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی …
‎15 مه … سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟ که شنیده‌ام ز گلها همه بوی بی‌وفایی. به کدام https://fa.wikisource.org/…/ز_دو_دیده_خون_فشانم،_ز_غمت_شب_جداییمذهب است این به کدام ملت است این؟ که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟ به طواف
کعبه رفتم به حرم رهم ندادند, که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟ به قمار خانه رفتم،
همه پاکباز دیدم, چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی. در دیر می‌زدم من، که …
 

4 . استاد شجريان ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی – YouTube► 8:07
26 Aug 2011 – 8 min – Uploaded by alireza bayatز دو ديده خون فشانم ز غــمت شب جدايي چــه كنم كه هست اينها گـل باغ آشــــنايي مــــژه‌ها و چشم يارم به نظر چــــنان نـمايد كه مـــيان سنبلــستان چرد آهــوي خ…
 

5 . ديوان عراقي – غزليات – شماره ٢٩٥: ز دو ديده خون فشانم، ز غمت شب جدايي
‎مژه ها و چشم يارم به نظر چنان نمايد. که ميان سنبلستان چرد آهوي ختايي. در گلستان
چشمم ز چه رو هميشه باز است؟ به اميد آنکه شايد تو به چشم من درآيي. سر برگ گل ندارم،
به چه رو روم به گلشن؟ که شنيده ام ز گلها همه بوي بي وفايي. به کدام مذهب اين اين به
کدام ملت است اين؟ که کشند عاشقي را، که تو عاشقم چرايي؟ به طواف کعبه رفتم به
حرم رهم …
 

6 . parivaar – به طواف کعبه رفتم…
‎به طواف کعبه رفتم… ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جـدایی. چــه کنم که هست اینها گل parivaar.blogfa.com/post/10باغ آشنــــایــی. مـــژه‌ها و چـــشم یارم به نظر چـــنـان نماید. که میـان سنبلستـان چرد
آهـــوی ختــایـــی. در گلستان چشمم زچه رو همیشه باز است. به امیـــد آنکه شاید تو به
چــشم من درآیــی. ســر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گــلشن. که شنیــــده‌ام ز گلها همه
بوی …
 

7 . سروده های ناب – عراقی
‎به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی. سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟ که chameh1234.blogfa.com/cat-10.aspxشنیده‌ام ز گلها همه بوی بی‌وفایی. به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟ که کشند
عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟ به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند. که برون در چه
کردی؟ که درون خانه آیی؟ به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم. چو به صومعه رسیدم همه زاهد
ریایی.
به طواف کعبه رفتم